سنگ جزئی از هویت ایرانی (۲)

در معماری، متناسب بودن مصالح با اقلیم یک اصل بنیادی است. استفاده از مؤلفههای بومی و متناسب با اقلیم هر جایی در معماری پایدار، کمکی جدی به طبیعت و ماندگاری آن بنا میکند.
سنگ طبیعی از همان ابتدای زندگی بشر و دوره غارنشینی در دسترس و با صرفه ی اقتصادی بوده و با این حجم توجه جهانی و هم سویی با معماری پایدار، دارای جایگاهی متمایز در بین دیگر مصالح ساختمانی است.
صنایع تولیدی سنگ؛ جز صنایع سبز بوده و دارای کمترین آلایندگی زیست محیطی است که هیچ گونه پسماند صنعتی مضر برای محیط زیست ندارد. صنایع سنگ به جز صدا، آلودگی دیگری ندارند.
در تولید سنگ طبیعی کمترین میزان کربن، در مقایسه با دیگر مصالح به کار برده در ساختمان تولید میشود. یکی از زیرشاخههای اصلی در روند اصلی معماری جهان که همان معماری پایدار است؛ بحث معماری “Zero carbon” و یا حرکت به سمت ساخت و ساز با کربن صفر است. سنگ طبیعی چه در فرآیند تولید و چه در مرحلهی استفاده به نسبت بقیه ی مصالح ساختمانی؛ از آن دسته مصالحی است که کمترین میزان تولید کربن را دارد.
در بحث نوروساینس، بررسی علمی تأثیر رنگ و محیط بر اعصاب و… هرچه رنگها و طرحها طبیعی تر و متناسب تر با محیط باشند زندگی طبیعی تر و آرامش بیشتری به همراه خواهد آورد.
استفاده از سنگهای ساختمانی با نمای طبیعی؛ رنگهای متنوع و چشم نواز، خطوط زیبا و منحصر به فرد، طبیعت را به خانهها و شهرها میآورد و قدری از تصنعی بودن فضا و مکان خواهد کاست که قطعاً کمکی هم به آرامش اعصاب و روان خواهد کرد.
میخواهم بگویم که باور کنیم سنگ طبیعی در ایران فراتر از یک مصالح ساختمانی معمولی است و نباید آن را با قیر، سرامیک و یا گچ مقایسه کرد. سنگ طبیعی به نوعی با هویت ما گره خورده و جزع نشانههای ملی محسوب میشود. سنگ را دریابیم و با آن مهربان تر برخورد کنیم و باور کنیم که این موجود زنده برکت و نعمتی است که خدا به وفور به ما مردم ایران عنایت کرده تا از آن به خوبی استفاده کنیم.
سنگ باید مهندسی، بجا و درست استفاده شود. هر سنگی برای هر فضایی با هر شرایط آب و هوایی مناسب نیست. دانش سنگ را باید آموخت و آن را طوری به کاربرد که در جای خود و عادلانه قرار گیرد. این وظیفه بخش معماری است که سنگ طبیعی را با هنری متناسب با فضا طراحی نماید. متأسفانه فاصله ی زیادی بین این صنعت و معماران ما به چشم می خورد که هر یک به نوعی در این مقوله مقصر هستیم.